مديريت فرآيند پارس

ERP در رابطه با ماژول ها و توابع است

اگر فكر مي كنيد كه تعريف BPM بسيار شبيه به   ERP يا Enterprise resource planning  به نظر مي رسد، اشتباه نمي كنيد. سيستم هاي ERP بر عملكردها و ماژول هاي مختلف كسب و كار متمركز هستند. ERP همچنين مي تواند داده هاي ماژول را رديابي نمايد. اين راه حل همه چيز از فروش تا دستمزد كارمندان  را رديابي مي كند، در حالي كه اجازه جريان آزاد اطلاعات بين ماژول ها را مي دهد.

با توجه به نياز سازمان، BPMS نرم افزار قابل طراحي براي گردش كار است. در حالي كه از نرم افزار ERP به عنوان يك برنامه از قبل طراحي شده استفاده مي شود كه قابليت طراحي مجدد و فرآيندسازي آن صفر است و اعمال تغييرات در آن به زمان و هزينه بيش تري نياز دارد.
نرم افزار BPMS در واقع يك فرآيندساز سازماني بر اساس گردش كار سازمان است و ERP يك نرم افزار مديريت فرآيند پشتيبان كننده از اعمال فرآيندسازي مي باشد.
• نرم افزار BPMS فرآيند سفارش است، در حالي كه ERP براي حوزه كاري خاص طراحي مي شود.
• سازمان ها با ابزار BPMS امكان طراحي و تغيير فرآيند پياده سازي شده را مطابق با سليقه و شرايط موجود در سازمان خود دارند، اين در حالي است كه ERP يك نرم افزار از پيش توسعه داده شده است كه ايجاد تغييرات در آن به راحتي امكان پذير نيست.
• نرم افزار BPMS توسعه دهندگان را قادر مي سازد تا گردش كار بين اجزا را از خود اجزا جدا سازند. بنابراين سيستم هاي گردش كار فرآيند محورند و بر مديريت منطق گردش كار تمركز دارند.
• در مقابل، سيستم هاي ERP داده محورند و بر منطق وظيفه اي تمركز دارند. ERPها براي انجام اين كار از يك زير ساخت داده اي همگن در سراسر سازمان براي پشتيباني از كاربردهاي متنوع شان برخوردارند.
• اعمال تغييرات در فرآيندها، در ERP بسيار هزينه بر و زمان بر است. اما در BPMS اين عمل با هزينه كم و در زمان اندكي صورت مي گيرد.
• زمان آماده به كار ERP نسبت به BPMS كوتاه تر است (ERP محصولي آماده است، اما BPMS بايد ساخته شود).
• ERP فقط در سازمان هاي بزرگ و بلوغ يافته جواب مي دهد. اما BPMS در ابعاد متوسط و بزرگ و همچنين در هر سطحي از بلوغ سازماني، پاسخ گوي نيازها است.
• ريسك استفاده از ERP بسيار بالاتر از BPMS است، زيرا ERP به سازمان شكل جديدي مي دهد كه ممكن است مورد پذيرش قرار نگيرد، اما BPMS توسط يا با مشاوره خود سازمان توليد مي شود و به راحتي نيز قابل تغيير است.
• بخش هايي از سازمان (مانند وقوع فرآيندهاي جديد) ممكن است تحت پوشش ERP قرار نگيرد كه در اين حالت استفاده از راهكارهاي مكمل الزامي است. ولي BPMS چون خود به وسيله سازمان ها كنترل مي شود، در نتيجه توسعه سيستم آن به سادگي امكان پذير است.
• BPMS امكان مدل سازي فرآيندها در سطح جزئيات را فراهم ساخته است، كاري كه ERP از انجام آن ناتوان است.ERP بر پايه ماژول ها و كاركردها بنا شده است.
• BPMS ها روي شمار قابل ملاحظه اي از كاركردها و ماژول هاي تجاري تمركز مي كنند و توسط آن ها مورد پشتيباني قرار مي گيرند. ERP هم براي ردگيري داده ها روي ماژول هاي مختلف كارآمد است.
• BPMS به شما امكان مدل سازي كسب و كار بر پايه گردش كار و سطح شخصي سازي را مي دهد. اين امكان در ERP عملا خارج از دسترس است.ERP داده ها را روي يك سرور مركزي ذخيره مي كند و واحدهاي مختلف ورودي هاي خود را روي آن ثبت مي نمايند. تمام اين اطلاعات در يك مكان ذخيره مي شوند.

ساخت فرآيند در پروسس ميكر
• ERP نماي جامع و سازماني را به كاربران نشان مي دهد كه BPMS نمي تواند اين كار را انجام دهد.
• درERP ذخيره سازي اطلاعات در سطح بالا و كاملي انجام مي شود. معمولا BPMS ها در يك سيستم ERP گسترده تر ادغام مي شوند و البته ERP نمي تواند مانند BPMS مديريت فرآيندهاي تجاري را انجام دهد.
• BPMS ها جنبه هاي مهمي از فرآيندهاي تجاري را تعيين مي نمايند كه در ERP موضوعيت ندارد.
• فرآيندهاي تحت نظارت BPMS داراي كيفيت بالاتري هستند و اين به دليل بالاتر بودن سطح جزئيات مطرح شده در آن است.